مانيتورينگ SSEPs
متداول شدن مانيتورينگ SSEPs در جراحيهاي ستون فقرات به تنهايي باعث شده كه در بررسي وسيعي كه انجمن تحقيقات اسكوليوز آمريكا (Society Research Scoliosis (وانجمن دفورميتيهاي ستون فقرات اروپا Spinal European((Society Deformities منتشر كرده اند، ميزان صدمات حين 12 جراحي را از 4 – 7/0 درصد به 55. درصد كاهش دهد. منبع
از آغاز پيدايش تكنيك تحريك الكتريكي مغز امواج نزولي حركتي در راههاي كورتيكواسپينال براي مانيتورينگ مسيرهاي حركتي در جراحي اسكوليوز به كار رفته است.منبع
تحريك راههاي حركتي نزولي در اين گونه جراحيها ممكن است. اول، با تك پالسهاي تحريكي روي جمجمه در ناحيه كورتكس حركتي پتانسيلهاي برانگيخته قشري نخاعي در تمام طول نخاع منتشر ميشود كه از ناحيه سرويكال با شدت بيشتر و تا يكي دو مهره اول لومبار به كمك الكترودهاي دو قطبي اپيدورال قابل ثبت است. دوم با تحريك مستقيم قسمت خلفي جانبي نخاع (بيرونتر از لبههاي ستون خلفي) در بالاترين نقطه باز شده در جراحي می باشد. منبع
تحريكات از طريق دو الكترود Corkscrew بسته شده در نقـاط Fz-Cz روي پوست جمجمه اعمـال شدند. بر اثر تحـريكات خصـوصاً شديدتر از V 200 ،علاوه بر مـوج اوليه ثبت شده از راههاي نـزولي حـركتي، امـواج حركتي D از نخاع (Waves Motor D ،(با زمان تأخير تقريباً 2 برابر پاسخ اوليه، به ويژه در مهرههاي گردني و مهرههاي پروگزيمال توراسيك قابل ثبت و بررسي است و ظهور و فقدان آن نسبت به شدت تحريكات الكتريكي بر روي جمجمه و تغييرات در روش و عمق بيهوشي دارد. منبع
روش csEPs
در روش csEPs ،به كمك الكترودهاي 12 ميليمتري تك قطبي اپيدورال كه بين بقاياي ليگامانهاي بين خاري كاشته شد، امواج آوران ناشي از تحريك تيبيال داخلي از روي ستون خلفي و امواج وابران حركتي D ناشي از tceMEPs در مواردي كه امكان الكترود گذاري بود، ثبت شد. پاسخهاي CMAP در همه 2 عضلات نيز با دو الكترود Cup Golden با سطح 1Cm موارد لازم استفاده شد. موقعيت هر يك از پيچهاي پديكولار در حين جراحي با روشهاي استاندارد راديوگرافي قدامي خلفي و جانبي ارزيابي شـد و در مـورد مهرههاي با چرخش، قبل وبعد از زدن سوراخ پديكول و بعد از پيچگذاري با تحريك مستقيم ريشه عصبي مربوطه يا تحريك خود پيچ و ثبت EMGاز ميـوتوم مـرتبط، علاوه بر SSEPs دائمـي، مانيتورينگ انجام شد. منبع
پتانسيلهاي برانگيخته حسي پيكري
پتانسيلهاي برانگيخته حسي پيكري (SSEPs (اولين روشي بوده اند كه در مانيتـورينگ جراحيهاي اصلاحي ستون لااقل در مواجهه 6 فقـرات در اسكوليـوز گـزارش شده اند. خلفي – قدامي مسير آورانهاي ستون خلفي لمينسكوسي بيشتر از ساير راههاي نخاعي در معرض آسيب است و در اين روش معمولاً با تحريك عصب تيبيال داخلي، پشت قوزك داخلي پا در انـدام تحتـاني و عصب مديان در مچ دست در اندام فـوقاني، ثبت دائمي از چند ناحيه در مسير تا سطح جمجمه و روي قشـر حسي، پشت شيار مركزي مغز، انجام ميشود. منبع
وقتي عصب تيبيال تحريك ميشود، ميتوان پاسخ برانگيخته را از حفره پوپليته آل، مهرههاي گردني و روي جمجمه انجام داد و در آنجا كه عصب مديان تحريك شود، از شبكه بازويي در نقطه ارب، مهرههاي 4 يا 5 گردني و روي جمجمه ميتوان ثبتها را به خوبي انجام و بر حسب موضع
جراحي مسيرهاي مرتبط را مانيتور كرد. پاسخها معمولاً ميانگين حداقل 100 تحريك الكتريكي است كه ميتوانند هرچند دقيقه يك بار تكرار شوند. منبع
بررسي SSEPs
براي بررسي SSEPs تحريكات الكتريكي با زمان mS 5.0 و شدت mA 20 و تكرار Hz 4 روي اعصاب مديان يا تيبيال و با 2 استفاده 2 استفاده از الكترودهاي سطحي به مساحت Cm ميشد و از الكترودهاي Corkscrew بر روي ‘Cz يا C4-C3 و Fz در سيستم الكترودگذاري استاندارد 20 -10 استفاده شد. منبع
در اكثر موارد از تحريكات الكتريكي پاسخ] Transcranial Electrical Stimulation (TES)] مغز عضلاني واضح ثبت شد (براي ثبت CMAPs حداقل سه تكانه پياپي µSec 500 با شدت V 178 و حداكثر پنج تكانه پياپي.(315 V شدت با 700 µSecبطور كلي اگر آمپلي توپ پاسخهاي tceMEPs يا SSEPs بيش از 50 %كاهش مييافت و يا زمان تأخير آنها بيش از 10 % افزايش نسبت به ثبت اوليه نشان ميداد و يا در هنگام پيچگذاريها و هر گونه ثبت از عضله مرتبط با عصب تحريك شده اش، كاهش بلندي پاسخ يا تغيير شكل CMAP به امواج پلي فازيك ناهمزمان، پاتولوژيك در نظر گرفته ميشد. افزايش شدت تحريك لازم نيز براي برانگيختن هر نوع پاسخ حركتي ازسطح جمجمه در روشهاي MEPs معني دار تلقي ميشد. منبع
فيلتراسيون براي باند عبور 20 تا KHz 20 و زمان mS 100و ميانگين 500 پاسخ استفاده ميشد. اين روش و نتايج آن بامعمولاً 8 ساير مطالعات در اين روش مانيتورينگ مطابقت داشت.منبع
بدون نظر